داستان ما

داستان ما ، داستان يک کساني است که فرض بفرماييد در اين کوير يزد که خيلي هم شن زار و طوفان خيزه!

توي اين کوير يک گل بنفشه کوچولويي دادند دست بنده و جنابعالي(يک ميليون آدم توي اين کوير پخشيم)يک ليوان آب هم دادند ، که "حاج آقا ، حاج خانم" يواشکي اينجا بکار ، ريشه اش هم خيلي محکم نيست نياز نداره که 3 متر زمين رو بکنيد.

این لیوان آب هم بریز زیرش ، این تا صبح بتونه خودشو نگه داشته باشه صبح باغبان اصلی میاد دیگه کاریتون نباشه!

خوب ماهم دیدیم تاریکه و بغل دستیامونم که نمی بینیم و کم کم تشنمونم شده ، حالا بابا 2 میلیون آدم اینجاست ما نیم متری جای خودمون گلمونو نکاشتیم که اصلا معلوم نیست که ، آب رو میخوریم و گل رو هم پرپرمی کنیم می ریزیم و جامونم ضمناً دمدمای صبح عوض می کنیم  که اصلاً معلوم نبوده ما کجا وایسادیم به نیت این که کی متوجه میشه الحمد الله آقا تشریف می یارند و میگیم ما همه سرباز توییم مهدی جان

اما صبح که سپیده داره میزنه می بینی یکی یکی سرها میاد پایین

می بینیم همه آدم ها بی انصافا همین فکرو کرده بودند

ای تو این کویر تک و توکی ، یکی اونجا یک بنفشه ای کاشته ، یکی 2 هزار متر اون طرف تر که اصلا هیچ فرقی نمیکنه کویر همون کویره

از خجالت نمی دونیم چه کار بکنیم  

برای دانلود کلیپ با حجم500کیلو بایت اینجا کلیک کنید

 

 

 

منبع:  http://www.fater-313.blogfa.com



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:داستان ما,سربازان مهدی,کلیپمنتظران مهدی,ما همه سرباز تو ایم,کویر, | 21:27 | نویسنده : دخو |